توليد فولاد و توسعه پايدار ارتباط نزديکي با هم دارند، زيرا اين صنعت تحت فشار فزايندهاي براي کاهش اثرات زيست محيطي خود و اتخاذ شيوههاي پايدارتر است. در اينجا چند نمونه از آخرين و جديدترين روشهاي توليد فولاد و توسعه پايدار آورده شده است:
- استفاده از مواد بازيافتي: يکي از مهمترين پيشرفتها در توليد پايدار فولاد استفاده از مواد بازيافتي است. بسياري از توليدکنندگان در حال حاضر از قراضه فولاد به عنوان ماده خام استفاده ميکنند، که باعث کاهش اتکاي صنعت به سنگ آهن بکر و کاهش انتشار کربن ميشود.
- فرآيندهاي توليد کم مصرف: توليدکنندگان فرآيندهاي توليد با انرژي کارآمدتري را اتخاذ ميکنند، مانند استفاده از کورههاي قوس الکتريکي به جاي کورههاي بلند. اين فرآيندها نه تنها سازگار با محيط زيست هستند بلکه ميتوانند هزينههاي توليد را نيز کاهش دهند.
- کاهش ضايعات و بهرهوري منابع: توليدکنندگان در حال اجراي اقدامات کاهش ضايعات و بهرهوري منابع هستند، مانند استفاده از سيستمهاي بازيافت آب و اجراي فرآيندهاي توليد حلقه بسته. اين اقدامات ميتواند به کاهش اثرات زيست محيطي فرآيند توليد و بهبود کارايي کلي کمک کند.
- جذب و ذخيره کربن (CCS): برخي از توليدکنندگان در حال بررسي استفاده از فناوري CCS براي جذب و ذخيره انتشار کربن توليد شده در طول فرآيند توليد هستند. اين فناوري پتانسيل کاهش چشمگير ردپاي کربن در صنعت را دارد.
به طور کلي، آخرين فناوريهاي توليد فولاد و توسعه پايدار بر يافتن راههايي براي کاهش اثرات زيست محيطي صنعت، بهبود کارايي و افزايش رقابت متمرکز است. با اتخاذ شيوههاي پايدارتر، توليدکنندگان ميتوانند خواستههاي مصرفکنندگان و تنظيمکنندهها را برآورده کنند و در عين حال صنعت انعطافپذيرتر و سودآورتري ايجاد کنند.
جذب و ذخيرهسازي کربن (CCS) يک فناوري است که ميتواند براي جذب انتشار دياکسيد کربن (CO2) توليد شده در طول توليد فولاد و ساير فرآيندهاي صنعتي، و ذخيره آنها در زير زمين يا در ساير تأسيسات ذخيرهسازي طولانيمدت استفاده شود. CCS ميتواند به کاهش انتشار گازهاي گلخانهاي و کاهش تغييرات آب و هوايي کمک کند.
در زمينه توليد فولاد، CCS را ميتوان براي جذب انتشار CO2 توليد شده در طول فرآيند فولادسازي، مانند انتشار گازهاي گلخانهاي از کورههاي بلند يا کورههاي قوس الکتريکي استفاده کرد. سپس دياکسيد کربن جذبشده را ميتوان به يک مرکز ذخيرهسازي، مانند يک مخزن زيرزميني، منتقل کرد، جايي که ميتوان آن را براي طولانيمدت ذخيره کرد.
چندين روش مختلف براي جذب و ذخيره CO2 وجود دارد، از جمله:
- جذب پس از احتراق: اين روش شامل گرفتن CO2 از گاز دودکش پس از احتراق است. اين رايجترين روش جذب CO2 در کاربردهاي صنعتي است.
- جذب قبل از احتراق: اين روش شامل گرفتن CO2 قبل از احتراق است، معمولاً با استفاده از يک گازساز براي تبديل سوختهاي فسيلي به مخلوطي از CO2 و هيدروژن.
- احتراق با سوخت اکسيژن: اين روش شامل سوزاندن سوخت در اکسيژن خالص به جاي هوا است که منجر به ايجاد جريان متمرکز CO2ميشود که جذب آن آسانتر است.
-
هنگامي که CO2 جذب شد، بايد به يک مرکز ذخيرهسازي منتقل شود. اين را ميتوان با استفاده از خطوط لوله، کشتيها يا کاميونها انجام داد. سپس CO2 در زيرِ زمين در سازندهاي زمينشناسي، مانند ميادين نفت و گاز تخليه شده، سفرههاي آب شور، يا درزهاي زغال سنگ ذخيره ميشود. محل ذخيرهسازي بايد به دقت انتخاب شود تا اطمينان حاصل شود که CO2 به طور ايمن ذخيره ميشود و دوباره به جو نَشت نميکند.
به طور کلي، CCS پتانسيل کاهش قابل توجه ردپاي کربن توليد فولاد و ساير فرآيندهاي صنعتي را دارد. با اين حال، هنوز هم يک فناوري در حال ظهور است و چالشهايي مانند هزينه و انرژي مورد نياز فرآيند و ايمني و امنيت طولانيمدت تأسيسات ذخيرهسازي وجود دارد که بايد مورد توجه قرار گيرد.