ایران یکی از واردکنندگان عمده الکترود گرافیتی است
بهروز رحیمی مدیر فنی مهندسی گروه صنعتی شکری (جهان فولاد غرب و ذوبآهن بیستون)
عدم کنترل واردات در صنایع فولاد و زیرگروههای مربوطه، تا حد زیادی باعث به هم ریختن عرصه تولید و توزیع و در نهایت تأثیر منفی در سودآوری صنایع تولید فولاد خواهد شد. وابستگی به واردات در شرایطی که ظرفیت داخلی توانایی تولید محصولات مشابه را داشته باشد، باعث تضعیف تولیدکنندگان داخلی میشود. در حالی که حمایت از تولید داخلی به منزله کمک به رشد صنایع بومی و کاهش خروج ارز از کشور میشود.
طبیعی است که میزان مصرف ، تولید و رشد ضعیف آن در سالهای اخیر، نشان از رکود در صنایع فولاد و صنایع پاییندستی و کاهش پروژههای مربوطه است که در این امر مبحث واردات نقش بسزایی دارد.
با نگاه اجمالی به میزان تولیدات و محصولات فولادی و میزان واردات در سال گذشته، به راحتی میتوان پی به این نکته برد که در صورت مدیریت و برنامهریزی صحیح، بخش قابلتوجهی از نیاز زنجیره فولاد توسط تولید داخل تأمین میشود. موضوع واردات، بیش از آن که شامل مواد اولیه یا محصولات مورد نیاز باشد، شامل کالاها یا خدماتی است که امکان تولید آنها در داخل نیست.
دلیل ورود این اقلام و کالاها یا خدمات، {انحصاری} بودن آنها توسط شرکتهای تولیدی خارجی و تکنولوژی و دانش خاص آنها است که باید با برنامهریزی اصولی و صرف هزینه جهت ورود و بومیسازی فناوری آن اقدامات لازم توسط نهادهای ذیربط صورت بگیرد.
واردات ذغالسنگ کک که به طور عمده برای واحد ککسازی مصرف دارد، با توجه به معادن موجود در کشور توجیهی ندارد و متأسفانه باعث خروج ارز از کشور میشود. در عین حال، بهای زغال وارداتی بیشتر از قیمت زغال داخلی است، اما کمبود تولید داخلی زغال کک به دلیل عدم توازن بین بهای تولید زغال موردنظر و قیمت فروش آن در مقایسه با قیمت کنسانتره است.
اما در خصوص کمبود سنگآهن نیز با توجه به معادن فراوان، یکی از راههای عدم واردات و یا رساندن آن به صفر، رشد فعالیتهای اکتشافی و استخراج سنگ آهن، همزمان با برنامههای توسعه شرکتهای فولادی است. بنابراین یکی از معضلات در این زمینه عدم رشد و اکتشاف میزان سنگ آهن و تراز نبودن این ماده اولیه با رشد و تأسیس شرکتهای جدید فولادی است. چه بسا برنامهریزی جهت صادرات این محصول باید به شکل جدیتر و با توجه به معادن موجود در ایران صورت پذیرد.
در زمینه الکترودهای گرافیتی، ایران یکی از واردکنندگان عمده این محصول است. میزان مصرف این الکترودها در کارخانجات ذوب قوس الکتریکی با توجه به تحریمها و عدم ورود مستقیم این کالا و افزایش قیمت تمام شده، هزینه گزافی در بخش تولید فولاد ایجاد میکند. در حال حاضر بیشتر تولیدکنندگان این الکترودها کشورهای چین و هند هستند. ساختار این الکترودها بر پایه کک سوزنی است که در ایران دانش آن متأسفانه وجود ندارد و شرکتهای دانش بنیان هم در این زمینه موفق نبودهاند.
عناصر آلیاژی مثل کروم، نیکل و مولیبدن، در تقویت خواص فیزیکی و شیمیایی تأثیر دارند. با توجه به تاثیر حضور هر کدام از این عناصر آلیاژی در فولادسازی میتوان با عنایت به خواص مطلوب و کاربرد آن نوع فولاد مورد نظر را انتخاب کرد.
مولیبدن باعث افزایش استحکام و کروم باعث افزایش مقاومت در برابر خوردگی و نیکل باعث افزایش مقاومت در برابر اکسیداسیون و افزایش شکلپذیری میشود.
در کل، عناصر آلیاژی، بسته به نوع فولاد تولیدی مربوطه، در جریان تولید به فولاد افزوده میشوند. این آلیاژ در نهایت موجب بهبود خواص و کیفیت فولاد میشود . با توجه به گرید فولادی خاص تولید شده میزان و نوع این آلیاژ و سوپرآلیاژها متفاوت است.
در خصوص ماشینآلات و تجهیزات مورد نیاز در این صنعت، همزمان با افزایش تنوع محصولات تولیدی و تخصصی شدن این محصولات، نیاز به ماشینآلات و تجهیزات مدرن و پیشرفته بیش از پیش محسوس است که با توجه به بحث تحریمها و لزوم خودکفایی در این زمینه، بسیاری از این ماشینآلات در حال حاضر در داخل کشور ساخته میشوند. مهندسی معکوس و ورود شرکتهای دانشبنیان به این حوزه، تا حدود زیادی به خودکفایی در این زمینه کمک کرده است.
هرچند در این بحث نیز هنوز سیر تکامل میبایست طی شود تا امکان رقابت با نمونههای خارجی و برندهای معتبر اروپایی حاصل شود. در صنایع نورد و ذوب، پیشرفتهای قابل توجهی در بخش بومیسازی شکل گرفته و آشکار است.
یکی از بخشهایی که میتواند بیشترین بهرهوری را از هوش مصنوعی ببرد، صنعت فولاد است که در جهان جایگاه زیادی پیدا کرده است. با توجه به کاربرد فولاد در تولیدات مختلف، لجستیک، انرژی، زیرساختها و بسیاری دیگر از محصولات، اهمیت این موضوع بیش از پیش لمس میشود.
در حال حاضر عدم آشنایی شرکتهای تولیدی فولاد با این مقوله یکی از مشکلات اصلی است. عدم سرمایهگذاری در هوش مصنوعی ناشی از مشکلاتی مثل نوسانات بازار ارز و تغییر استانداردهای محصول و کمبود بودجه و منابع انسانی متخصص است. با به کارگیری هوش مصنوعی در صنعت فولاد تا حدود زیادی میتوان از خطاهای انسانی و اپراتوری در امور تولید جلوگیری کرد. نقش آموزش در این امر بسیار مهم است و با توجه به اینکه این صنعت با بسیاری از پدیدههای علمی و سایر صنایع آمیخته است، ورود به این حوزه در صنعت فولاد، ظرافت و سختیهای خود را دارد که متأسفانه هنوز اقدامات مؤثری در این زمینه از سوی نهادهای مربوطه انجام نشده است. در حال حاضر ما در حال گذراندن مراحل ابتدایی چنین پروژههایی هستیم.
در این خصوص با توجه به گستردگی مبحث و راهکارهای متفاوت و مختلف، طبیعتا طیف گستردهای از تجهیزات و ابزار مورد نیاز است. ضمن اینکه دانش تخصصی این امر هم قابل چشمپوشی نیست. نقش نهادهای مسئول برای مثال وزارت صمت، بسیار مؤثر و مهم است.
همچنین با توجه به تنوع روشهای فولادسازی (کنورتور، کورههای قوس، کورههای القایی) راههای صرفهجویی و بهینهسازی در مصارف انرژی نیز متفاوت و متنوع است. در زمینه تجهیزات و ابزار مورد نیاز خلایی احساس نمیشود، اما از نظر برنامهریزی کلان، دانش فنی و تخصصی مربوطه دچار خلا و نقصان هستیم که میبایست حساسیت بیشتری در این امر داشته باشیم.
در خصوص چالشهای مربوط به تجهیزات و مواد نیز در حال حاضر، متأسفانه بسیاری از کارخانجات فولادی در ایران از مشکل فرسودگی و قدیمی بودن تجهیزات و فناوریهای قدیمی رنج میبرند. این مشکل در راندمان پایین و افزایش هزینه تولید و مخارج نگهداری نقش بالایی دارد. به دلیل تحریمهای موجود دسترسی به دانش و تجهیزات با مشکل مواجه است. همچنین تأمین مواد اولیه از جمله فروآلیاژها و یا سنگ آهن و زغال، علیرغم معادن فراوان از مسائل این صنعت است. به دلیل تکنولوژی قدیمی و گسترش بیش از حد کارخانجات فولادی از یک طرف و از طرف دیگر سیاستهای دولتی در زمینه قیمتگذاری محصولات فولادی و نوسانات جهانی قیمت آهن و همچنین رقابت در خصوص تامین داخلی این مواد و مشکلات مربوط در خصوص واردات (ثبت سفارشات، تامین ارز، نوسانات قیمت ارز و…) از سایر معضلات این کارخانجات میباشد.
در خصوص مواد نسوز و الکترود گرافیتی که دو عامل مهم در بهای تمام شده محصولات فولادی هستند، شایان ذکر است که هرچقدر در این خصوص بتوان از دانش و محصولات بومی و داخلی استفاده کرد، بهای محصولات نهایی به صرفهتر وا رزانتر خواهد بود که طبیعتاً برای تولید کننده دلچسبتر میباشد.
اما در خصوص الکترودهای گرافیتی همان طوری که قبلا ذکر شد، مشکل اصلی در تکنولوژی ساخت (کک سوزنی و یا قطران) است. در بخش نسوزها هم عمده مشکل در شرایط فعلی تحریمها و مشکلات واردات مواد اولیه است. با توجه به وجود دانش تولید مواد نسوز و کارخانجات مربوطه در کشور و کشش بازار داخلی در این موضوع، بخش عمده مشکلات بر سر تأمین و واردات مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات مواد نسوز است. همچنین معضل تامین ارز مورد نیاز و گمرک بر سر راه واردات از دیگر مشکلات شمرده میشود.
قابل ذکر است که اگرچه در بحث دانش تولید مواد نسوز در شرایط نرمال هستیم، اما ظاهرا در خصوص تامین برخی مواد خاص و پیشرفته از دانش روز دنیا عقب هستیم.
بنا بر توضیحات فوق هموارسازی مسیر جهت ترخیص این کالاها توسط گمرک، تأمین ارز از طرف بانک مرکزی و حذف بخشنامههای فیالبداهه و روزانه، از دیگر مواردی است که در حل مسئله واردات تأثیر بسزایی دارد.
با توجه به اینکه محصولات نهایی فولادی دائماً در حال تنوع بیشتر و تخصصیتر شدن هستند، لذا نیاز به تجهیزات پیشرفته و بهروز و دستیابی به دانش فنی مدرن بیش از پیش قابل لمس است.
یادآوری میشود استفاده از ماشینآلات و تکنولوژیهای قدیمی نه تنها باعث از دست دادن بازار رقابتی میشود، بلکه باعث افزایش هزینه تولید و در نهایت بالا رفتن بهای تمام شده محصولات میشود.
با توجه به شرایط تحریمی فعلی و مشکلات تأمین ارز و قیمت تمام شده، مطمئناً چنانچه محصولات و ماشینآلات و تجهیزات و دانش فنی بومی به کار گرفته شود در کاهش بهای تمام شده نقش بسزایی دارد.
هرچند با توجه به اینکه ایران از نظر معادن و منابع از کشورهای غنی جهان است که ظاهرا میبایست تولید محصولات فولادی در داخل به صرفهتر باشد، اما متاسفانه به دلایل مختلف از جمله هزینههای انرژی و سیاستگذاریهای غلط در صادرات و واردات مواد اولیه و محصولات از طرف دولت، گاهی این منطق بر هم خورده است و چه بسا واردات محصولات به صرفهتر شده است.
به عنوان راه حل، استفاده از مدیران و کارشناسان مجرب که در مبحث تولید و آیندهنگری این صنعت حرف برای گفتن داشته باشند، توصیه میشود. کارشناسانی که بتوانند با توجه به پتانسیلهای داخلی، با برنامهریزیهای صحیح در بخش واردات و صادرات و امر تولید راه حل های مطلوب را به اجرا درآورند.
آموزش و استفاده از تکنولوژیهای مدرن به طور همزمان با سایر کشورها، از دیگر موارد مهم است به نحوی که نقش عامل انسانی در تولید و پروسههای مربوط کاهش یابد.
استفاده از مواد اولیه و تجهیزات داخلی قطعاً تأثیر بسزایی در قیمت تمام شده خواهد داشت.
اما متاسفانه با توجه به عقبماندگی در بخش تکنولوژی و دانش مربوطه، قابلیت رقابت وجود ندارد و همین امر باعث افزایش قیمت نهایی و توسل به بازارهای خارجی می شود.
در تمام این موارد، وزارت صمت نقش بسیار بسزایی دارد که میبایست در ارتباط تنگاتنگ با شرکتهای تولیدی و دانشبنیان در راستای افزایش تولید راه را هموارتر از گذشته کند.
گزیده جهان فولاد