صنعت فولاد کشور در 6 ماه نخست سال 1403 با چالش های مختلفی روبرو بود. این صنعت در 40 سال گذشته رشد و توسعه مطلوبی داشت به طوری که ظرفیت تولید فولاد از یک میلیون تن به حدود 50 میلیون تن رسید. اما متاسفانه در حال حاضر فقط از 31 میلیون تن از این صنعت بهره برداری می شود. دلایل عدم استفاده از ظرفیت 50 میلیون تن فولاد و مشکلات دیگری که صنعت فولاد در حال حاضر با آن ها درگیر است را می توان به شرح زیر دسته بندی کرد:
1) تحریم های ظالمانه در بازارهای جهانی سبب شده است فرصت هایی که سایر کشورها در خصوص صادرات و تبادل مالی دارند صنعتگران ایران از دست بدهند. ابعاد این چالش فراتر از مسائل فنی و اداری مربوط به خود صنعت فولاد است. از آنجا که سطح مبادلات مالی این صنعت بالا و وابسته به ارزهای خارجی است باید در مبادلات خود از زیر ساخت های مالی و بانکی ارزی مانند فاینانس، یوزانس و گشایش LCهای خارجی استفاده کند. متاسفانه در حال حاضر به علت تحریم، امکان استفاده از شرایط موجود در بازارهای جهانی وجود ندارد. این محدودیتها صنعت فولاد را با چالش بزرگی مواجه کرده و باعث از دست رفتن بخش عظیمی از بازارهای کشورهای همسایه وحتی کشورهای اروپایی نیازمند به فولاد شده است.
2) دومین مشکل صنعت فولاد کمبود انرژی و ناترازی انرژی است که در فصل گرم با کمبود برق و در فصل سرد با کمبود گاز خود را نشان می دهد. به همین دلیل در بسیاری از روزها تولید متوقف می شود و ظرفیت تولید خالی میماند. کمبود انرژی امکان استفاده و بهره برداری کامل از کل پتانسیل صنعت فولاد را از صنعتگران سلب کرده و معادلات آنها را به هم ریخته است.
3) در بیست سال اخیر قطب های تولید فولاد در جهان جابجا شده اند. بسیاری از کشورهای صادرکننده سطح تولید خود را به دلایل مختلف کاهش داده و نیاز به واردات فولاد دارند. از سوی دیگر، در حال حاضر نیاز بازار مصرف داخلی بسیار کمتر از میزان تولید است. ایران حتی با ظرفیت کاهش یافته 30 میلیون تن در سال میبایست بیش از نیمی از محصولات فولادی خود را صادر کند. اما با شرایط فعلی و با مشکلات موجود آیا امکان عرضه در بازارهای خارجی و فروش در بازارهای داخلی وجود دارد؟
4) با تمام این مشکلات و چالش ها در دو سال گذشته، مجوزهای جدیدی در کل زنجیره فولاد داده شده است که به موجب آن ظرفیت تولید که فعال 50 میلیون تن در سال است و 20 میلیون تن آن به دلیل کمبود انرژی قابل دسترسی نیست به 130 میلیون تن در سال خواهد رساند. این موضوع واقعا جای تأمل دارد که انرژی این 80 میلیون تن ظرفیت جدید تولید چگونه و از کجا تأمین خواهد شد؟ بازار مصرف آن کجا خواهد بود؟ ما در شرایط فعلی چگونه میتوانیم نیازهای صنایع موجود را تامین کنیم؟
با این فرض که مشکل کمبود گاز و برق را تا اندازه ای بتوان کاهش داد در بحث حمل و نقل کشور، آیا جادهها و خطوط راهآهن کشور آمادگی و زیر ساخت الزم جهت این حمل و نقل را دارند؟ بی توجهی به مقوله توسعه متوازن تا کنون زیان های هنگفتی به اقتصاد کشور وارد کرده است.
مهندس جهاندار شُکری، مدیرعامل شرکت ذوب آهن بیستون
گزیده جهان فولاد