برجستهترين موضوع در حوزه فناوريهاي ارتباطي و تکنولوژيهاي به روز انفورماتيک، شناسايي نيازهاي اختصاصي آن سازمان بر اساس روالهاي جاري و دورنماي توسعه دراز مدت ميباشد.
با توجه به اهميت ويژه مديريت بهرهوري منابع انرژي، منابع مالي و فرآيندهاي توليد و ضرورت مديريت بهرهوري منابع انساني، در بخش خصوصي نياز مبرم به زيرساختهاي مورد اعتماد در حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات به وفور حس ميشود.
علاوه بر اين يک ساختار يکپارچه و کارآمد که بتواند حجم عظيمي از اطلاعات توليد شده را پردازش و تحليل کرده و به صورت گزارشات مفيد و فيلتر شده در اختيار مديران قرار دهد از اهميت بالايي برخوردار است.
اين ديد نميتواند بازههاي زماني کمتر از 5 تا 10 سال را شامل شود، و اينجاست که شما با اولين چالش در مديريت اين حوزه مواجه ميشويد، چالشي که نمود برجستهاي در حوزه فناوري اطلاعات دارد: «مسابقه زمان و تکنولوژيهايي که هر لحظه به روز ميشوند».
با استناد به مطالب ياد شده، افق نگرش بايستي حداقل 5 سال باشد، اين مطلب زماني اهميت پيدا ميکند که شرکت مورد بحث در يکي از کشورهاي در حال توسعه باشد، به اين دليل که روند توسعه ارتباطات و فناوري اطلاعات در اين کشور به کندي صورت پذيرفته و مقاومت مشهودي در مقابل به روز شدن و صرف هزينه دارد.
ساختار فناوري اطلاعات در هلدينگهاي صنعتي که مجموعهاي از شرکتهاي وابسته به هم را تشکيل ميدهند و به طور معمول در بخش خصوصي از هيأت مديره مشترک بهره ميگيرند نياز به يک تعريف و طراحي اوليه دارد که بنا بر موقعيت مکاني شرکتها و قرار گرفتن آنها در موقعيت مکاني خاص به عنوان ارتباط يکپارچه تعريف ميشود. اين مفهوم به ظاهر ساده شامل تمام نيازهاي هلدينگها از حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات بر اساس مفاهيم جهاني و استاندارد شبکههاي رايانهاي ميباشد.
شبکههايي که بايستي فراتر از ارتباط بين رايانههاي روميزي باشد و توانايي ايجاد بستري براي تمامي ارتباطات سازماني از قبيل ديتا (Data) صدا (Voice)، تصوير و هر بسته ديجيتالي هستند که قابل انتقال با پروتکلهاي رايج شبکههاي رايانهاي است.
همچنين نيازمندي شرکتها به داشتن پهناي باندي که ميتواند نظارت تصويري، ارتباطات داخلي و خارجي تلفن، ويدئوکنفرانسها، جلسات آنلاين مختلف، روالهاي اتوماسيون شده و نظارت مداوم بر روي تمامي اتفاقات داخل شبکه را پوشش دهد.
قطعاً محاسبه اين پهناي باند بر اساس ارتباطاتي که هر روز با کيفيتتر و حجيمتر ميشوند و آن هم با ديد 5 تا 10 سال آينده مستلزم به کارگيري به روزترين و البته مقرون به صرفهترين راهحلهاست.
زير ساختهاي شبکهاي تضمين شده و با کيفيت که عموماً در جهان مورد استفاده قرار ميگيرد به لحاظ قدمت پيادهسازي شبکهها و وجود شرکت سيسکو در بيشتر موارد نيازمند پيادهسازيهايي بر اساس استانداردهاي سيسکو است، چالش پيش رو اين است که خدمات اين شرکت بسيار گرانقيمت و گاهي به دليل تحريمهاي اقتصادي دسترسي به آن سخت و عملاً غير ممکن ميشود که در اين صورت راهي به جز استفاده از خدمات ساير شرکتهاي اين حوزه نميماند.
اينجاست که طراحيها از پيش هم سختتر ميشوند خدمات و تجهيزات بيکيفيت يا با کيفيت کمتر خطرناکترين عامل براي عدم کارايي شبکه است. ولي هميشه راهحل ميانهاي وجود دارد.
عموما شرکتهاي پايين دست که سالهاست امتحان خود را پس دادهاند و راهکارهاي مقرون به صرفهاي دارند جايگزين راهکارهاي گران قيمت سيسکو ميشوند و با توجه به اينکه دسترسي بسياري از شرکتها، خصوصاً در کشورهاي در حال توسعه که منابع مالي کمتري در مقايسه با کشورهاي توسعه يافته دارند اين راهحل قابل قبول ميباشد.
البته اين راهکارهاي مقرون به صرفه دقت زيادي در انتخاب ميطلبد تجهيزات پسيو (passive) و اکتيوي (active) که عنوان استخوانبندي اين شبکهها را تشکيل ميدهند بايد بهترين کيفيت را با توجه به قيمت داشته باشند تا اطمينان از پايداري و عملکرد ساختاري که معمولا در تمام ساعات شبانه روز در حال سرويسهي است ايجاد شود.
در عين حال درست است که شبکه اولين و اساسيترين نياز ارتباط است ولي به همراه آن نرمافزارها و سختافزارها مدام اعلام نياز ميکنند هر قدمي که در شبکه بر ميداريد وابسته به سختافزارها و نرمافزارهاي شبکه است.
اينجاست که بايد بنا و اساس يک ديتا سنتر (data center) پيشبيني و بنيانگذاري شود. با عنايت به ارتباط غير قابل انکار شبکه و تجهيزات آن با ساير سختافزارها و نرمافزارها، انتخاب و تهيه نرمافزارها و سختافزارهاي مرتبط و با عملکرد بالا جهت اجراي فرآيندهاي ساختاري لازم است.
حجم عظيم ارتباط بين شرکتهاي هلدينگي يعني حجم بسيار بزرگي از اطلاعات و اينجاست که چالشهاي جديدي به وجود ميآيد و لزوم تهيه سرورهاي حرفهاي را مطرح ميکنند.
اهميت عملکرد مطلوب سختافزارها و نرمافزارها بسيار بالاست، طوري که اگر کوچکترين خللي در کارکرد آن اتفاق بيافتد عملاً ارتباطات دچار چالش اساسي شده و کل شبکه ناکارآمد تلقي ميشود.
اينجاست که سرورها و نرمافزارهاي نصب شده بر روي آنها نهايت حساسيت را در نگهداري و پايداري نياز دارند، کنترل منابع مالي، انرژي، فرآيندهاي توليد و منابع انساني در صورتي که سختافزار و نرمافزارهاي مورد استفاده براي آنها پايداري لازم را نداشته باشند عملاً غيرممکن است.
يک محيط امن و پايدار که طراحي اصولي و استانداردي دارد در واقع گاوصندوق دادههاي ديجيتالي توليد داده شده در سازمان را به وجود ميآورد و از اين جهت داراي اهميت حياتي است. زيرا که هدف غايي و نهايي در به کارگيري سيستمها، شبکه و نرمافزارهاي موجود علاوه بر دسترسي سريع به اطلاعات براي تصميمگيري، موضوع حذف مکاتبات کاغذي را نيز دنبال ميکند در واقع تمام اسناد تبديل به صفر و يکهاي ديجيتالي شده و ميتوان به جرأت گفت ديتا سنتر محلي است که اطلاعات در آن نگهداري، پردازش و محافظت ميشود.
با گذر زمان و پيشرفت تکنولوژي لحظه به لحظه ضرورت طراحي استخوانبندي محکم، با کيفيت و پايدار بيشتر خودنمايي ميکند. در واقع گاوصندوق هرچه محکمتر باشد، اطمينان بيشتري حاصل ميشود.
اين استحکام در ديتا سنترها به پارامترهاي بسيار زيادي بستگي دارد که هر کدام مقاله جداگانهاي درادامه اين مقاله ميطلبد.
جمعبندي
موارد ارائه شده را ميتوان به صورت خلاصه به شرح ذيل مطرح نمود:
1- شناسايي موضوعات انحصاري و اختصاصي سازمان در حيطه ارتباطات و فناوري اطلاعات، ساختار يکپارچه توليد محتوا که شامل بخشهاي مختلف مانند مديريت انرژي، مديرت مالي، مديريت فرآيندهاي توليد، مديريت منابع انساني و روالهاي اداري و غيره است؛
2- تعيين بازههاي زماني پنج تا ده ساله براي طراحيهاي حوزه فناوري ارتباطات و اطلاعات با ديد مسابقه زمان و تکنولوژي؛
3- توجه به انحصارهاي ساختارهاي هلدينگي در حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات ارائه بهترين سيستم؛
4- لزوم استخوانبندي شبکههاي رايانهاي در شرکتهاي زير مجموعه ساختارهاي هلدينگي؛
5- اهميت محاسبه پهناي باند مورد نياز شبکهها براي سرويسدهي به صورت مستمر؛
6- توجه به کيفيت تجهيزات اکتيو و پسيو وسختافزارهاي مورد نياز؛
7- ضرورت طراحي ديتا سنترها به عنوان مهمترين محل ذخيره اطلاعات حياتي سازمان؛
8- تدوين نرمافزارهاي داخلي و يکپارچه سازماني به عنوان ضرورت غيرقابل انکار.
با هر تعبيري موضوعات اشاره شده در بالا هر کدام مباحث پيچيده و مفصلي را شامل ميشود که در مقالهاي جداگانه بررسي به آن پرداخته ميشود و در نهايت اين که: «آينده هر سازمان در گرو ساختار درست ارتباطات و فناوري اطلاعات است».